.بررسی آیات مربوط به آفرینش انسان:
آیاتی داریم که میفرماید: خدا انسان را آفرید درحالیکه قبلا او چیزی نبوده است.
* «وَ قَدْ خَلَقْتُکَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَکُ شَیْئاً» (مریم/ 9)
هنگامی که خداوند به زکریا بشارت فرزند داد و او شگفتزده شد، برای رفع شگفتی او، فرمود: خود تو را آفریدیم درحالیکه چیزی نبودی، به تعبیر ساده یعنی: انسان از نیستی آفریده شده است (4). دربارهی کل انسانها نیز میفرماید:
* «أَ وَ لا یَذْکُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ یَکُ شَیْئاً» (مریم/ 67)
* «هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً» (الانسان/ 1)
مفاد دو آیهی اول اینست که خدا انسان را آفرید درحالیکه سابقا چیزی نبود و «لا شیء» بود و مفاد آیهی اخیر اینست که چیزی بنام «انسان» وجود نداشت.
- در چند آیه، «زمین» را منشأ میداند:
* «هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ» (هود/ 61)
ص: 462
* «هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ» (النجم/ 32)
* «مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعِیدُکُمْ» (طه/ 55)
* «وَ اللَّهُ أَنْبَتَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً» (نوح/ 17)
این مورد تعبیر استعاری است. یعنی همانطور که گیاه از مواد زمینی میروید و رشد میکند و حیات گیاهی مییابد، شما نیز همین مواد زمین بودهاید که خدا به شما حیات بخشید، نخست یک «اسپرم» بودهاید و خدا شما را به صورت انسانی کامل آفرید. یا هنگامی که خاک بودید و خدا در آن خاک، روح دمید و به صورت حضرت آدم در آمد، این هم رویاندن از زمین محسوب است.
مشابه این آیات، آیاتی است که منشأ پیدایش انسان را «تراب» میداند که باز بخشی از زمین است:
* «أَ کَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَکَ مِنْ تُرابٍ» (کهف/ 37)
* «فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ» (حج/ 5)
* «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ» (روم/ 20)
* «وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ» (فاطر/ 11)
* «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ» (غافر/ 67)
* «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ» (آل عمران/ 59)
در چهار آیه، منشأ پیدایش انسان، «صلصال» ذکر شده است:
* «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» (حجر/ 26)
* «وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» (حجر/ 28)
* «قالَ لَمْ أَکُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» (حجر/ 33)
* «خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ کَالْفَخَّارِ» (الرحمن/ 14)
صلصال یعنی: گل خشک، حما مسنون یعنی: گل سرشته.
دوش دیدم که ملائک، در میخانه زدندگل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
. «حافظ»
ص: 463 یار مردان خدا باش که در کشتی نوحهست خاکی که به آبی نخرد توفان را
. «حافظ» دستهای از آیات، مادهی نخستین را، گل میگوید:
* «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ طِینٍ» (انعام/ 2) (اوست آنکه شما را از گل آفرید).
* «وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِینٍ» (سجده/ 7)
* «إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِینٍ لازِبٍ» (صافات/ 11)
* «خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ» (اعراف/ 12)
* «قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِیناً» (اسراء/ 61)
* «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً» (فرقان/ 54)
نطفه: دستهی دیگر از آیات منشأ آفرینش آدمی را تنها نطفه میداند:
* «خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ» (نحل/ 4)
* «أَ وَ لَمْ یَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ» (یس/ 77)
* «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ» (دهر/ 2)
* «مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ» (عبس/ 19)
* «أَ لَمْ یَکُ نُطْفَةً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنی (القیمه/ 37)
* «مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنی (النجم/ 46)
* «أَ فَرَأَیْتُمْ ما تُمْنُونَ» (واقعه/ 58)
در بعضی آیات تراب و نطفه، باهم یکجا آمده است:
* «فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ» (حج/ 5)
* «وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ» (فاطر/ 11)
* «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ» (غافر/ 67)
* «أَ کَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَکَ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ» (کهف/ 37)
در مورد این آیات، دو وجه به نظر میآید: 1- مراحل آفرینش هر فرد، جدا مورد نظر است.
2- چون حضرت آدم از خاک است و هر انسانی در آفرینش منتهی به آدم میشود پس مبدأ
ص: 464
آفرینش آدم، مبدا آفرینش دیگران نیز خواهد بود. برخی از آیاتی که دربارهی منشأ آفرینش انسان بحث کرده است اختصاص به حضرت آدم دارد. یعنی یا تصریحشده و یا از سیاق آیه بدست میآید:
* «إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» (آل عمران/ 59)
در اینجا صراحت دارد، البته نه به این معنا که خلقت دیگران از خاک را نفی کند ولی نظر اصلی آن، در مورد آدم است نه دیگران، در مورد دیگران نه نفی میکند و نه اثبات و اما آنجا که از سیاق آیه برمیآید، آیاتی نظیر داستان شیطان است که به خدا میگوید: آیا به کسی که از خاک آفریدی سجده کنم: أسجد لمن خلقت طینا. و اینک آیات:
* «قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِیناً» (اسراء/ 61)
* «خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ» (ص/ 76)
* «خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ» (اعراف/ 12)
* «لَمْ أَکُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» (حجر/ 33)
* «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» (حجر/ 26)
* «إِنِّی خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ* فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ» (حجر/ 28 و 29)
* «خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ کَالْفَخَّارِ» (الرحمن/ 14)
* «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِینٍ* ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِینٍ» (سجده/ 7 و 8)
در سوره حج آن مراحل را تفسیر فرموده است که ببینید شما آفرینشهایی پیدرپی داشتهاید و در هر مرحلهای خداست که دگرگونیها را بوجود میآورد، آفرینشی از پی آفرینش دیگر و فعلیتی از پس فعلیت دیگر به شما میبخشد:
مرحلهی نخست: از خاک به نطفه. مرحلهی دوم: از نطفه به علقه. مرحلهی سوم: مضغه:
مفسرین گفتهاند: از مادهی مضغ (جویدن) است زیرا در این مرحله، مانند گوشت جویده شده
ص: 465
است. پس از مضغه، گاهی جنین به حدی میرسد که اعضاء آن معلوم است و تصویر پیدا میکند که در آن صورت مخلق است و گاهی در همان حد قبل از تصویر ساقط میشود که در این صورت غیر مخلق است. بعد از مرحلهی مخلق شدن (یا در همین مرحله) است که دختر یا پسر بودن جنین، ظاهر میشود:
* «یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّکُورَ» (شوری/ 49)
* «إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی» (حج/ 5)
* «ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا» (حج/ 5)
* «ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ» (حج/ 5)
* «وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّی» (حج/ 5)
* «وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلی أَرْذَلِ الْعُمُرِ» (حج/ 5)
* «لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً» (حج/ 5)
* «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِینٍ* ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِی قَرارٍ مَکِینٍ* ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ ...» (مؤمنون/ 14- 12)
در این آیه، به جای مخلقه و غیر مخلقه، تعبیر فرموده است که مضغه تبدیل به عظام میشود و روی عظام، گوشت رویانده میشود.
* ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ.
برخی احتمال دادهاند که «أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ» دنبالهی همان عظم و لحم است ولی برخی دیگر تاکید دارند که منظور دمیدن روح است و نه تنها این موضوع بلکه اتحاد روح و بدن و اینکه روح جسمانیه الحدوث است، نیز استفاده میشود.
* «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُوا شُیُوخاً وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّی مِنْ قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّی وَ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» (غافر/ 67)
نتیجه: این تعبیر «و لعلکم تعقلون»، همچنان شبیه به «لنبین لکم» در آیه پنجم از سوره حج است. یعنی این کارهای ما حکمتهایی دارد که باید دربارهی آنها بیندیشید و عقلتان را بکار
ص: 466
اندازید و از آن هم برای خداشناسی و هم معاد و هم بسیار مسائل دیگر، نتیجه بگیرید.
گرچه بیشتر آیات در این مورد، متوجه معاد است. مجموعا از آیاتی که ذکر کردیم برمیآید که قرآن کریم مبدأ آفرینش انسان را گاه به صورت آفرینش هر فرد بیان میکند مبنی بر اینکه از نطفه است و مراحلی دارد تا به جنین کامل میرسد و گاه توجه به خلقت نخستین انسان دارد و گاهی نیز، هر دو را جمع میکند. آنچه یقینا هر دو در آن جمعشده آیهی 7 از سورهی سجده است و آنچه احتمالا هر دو را ذکر فرموده آیات 5 حج و 67 مؤمن و 12 تا 14 مؤمنون است. برخی از آیات را نیز، دیدیم که انحصارا در مورد حضرت آدم است.
پیشنهاد: کاش برای مطلب به این مهمی فرصت و اجازه بحث در تعداد صفحات بیشتری داده میشد چرا که گنجاندن مطالب مربوط به آفرینش انسان در 5 صفحه واقعا جای سؤال دارد. با سپاس و خسته نباشید.
منابع
1: معارف قرآن، آیت اللّه مصباح یزدی.
2: خلقت انسان در بیان قرآن، ید اللّه سبحانی، چاپ دوم 1375.
3: اینترنت
ص: 467
مراحل تکوین جنین در قرآن
اشاره
پروانه رضا سلطانی «1»، فاطمه رأفت «2»
چکیده
بدن انسان مجموعه بسیار پیچیدهای است که از اجتماع عظیمی یاخته با نژادهای مختلف سلولی ساخته شده است و در این پیچیدگی به سادگی و با وحدت عمل زمینهساز زندگی خود و تأمین سلامت وجود انسان میگردد. بدن انسان از جمله پررمزورازترین مخلوقات الهی است که طبق آیات قرآن فقط خلقت آسمانها را باید از آن برتر دانست: «أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها» آیا شما استوار آفریدهترید یا آسمان که آن را برافراشت (نازعات/ 27). لذا بنا به حدیث شریف" من عرف نفسه فقد عرف ربه" شناخت این مجموعه شگفت و موزون برای هرکس میتواند زمینهساز معرفت به پروردگارش گردد. هدف از این مطالعه مروری بر مقالات مربوط به مراحل تکوین و شکلگیری جنین در قرآن کریم است.
روش بررسی:
این مقاله با استفاده از پژوهشهای انجام گرفته محققان و مطالعات کتابخانهای و اینترنتی گردآوری شده است.
نتایج:
در هفت سوره از سورههای قرآن به آفرینش انسان و چگونگی خلقت او اشاره شده است و خداوند در آیه 14 سورهی نوح میفرماید: «وَ قَدْ خَلَقَکُمْ أَطْواراً»: خداوند شما را در اطوار و مراحل مختلفی بیافرید». قرآن کریم در آغاز سورهی حج برای آگاهی دادن به معاد و دلیل آوردن بر اثبات آن، همچنین در ابتدای سوره مؤمنون برای بیان مبدأ خلقت انسان با بیانی شیوا و دقیق به سیر تکاملی انسان پرداخته و مراحل مختلف آن را بیان داشته است. ذات باریتعالی میفرماید: «فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ»: به درستی که ما شما را از
______________________________
(1). عضو هیئت علمی گروه مامایی دانشگاه علوم پزشکی گیلان. Email: rezasoltani - P I hotmail. com
(2). عضو هیئت علمی گروه مامایی دانشگاه علوم پزشکی گیلان.
ص: 468
خاک آفریدیم» (سورهی حج، آیه 5). «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِینٍ»: همانا ما بشر را از سلاله یا چکیدهای از خاک آفریدیم» (سورهی مؤمنون، آیه 12). این نهایت قدرتنمایی خداست که از چنین مواد سادهای چنان موجود بدیعی آفریده است. «ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِی قَرارٍ مَکِینٍ»: سپس آن چکیده خاک و گل را به صورت نطفهای در جای استواری (رحم مادر) قرار دادیم» (سورهی مؤمنون، آیه 13). «ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ» سپس نطفه را به صورت خون بسته و بعد آن را به صورت پاره گوشتی درآوردیم، بعد پاره گوشت با گذشت زمانی معین با اراده ما به صورت استخوان درآمد، بعد ما بر آن استخوان گوشت پوشاندیم، دست آخر خلقت دیگری در جنین محبوس در رحم به وجود آوردیم. به این شکل خدای شایان خلاقیت بهترین آفریدگاران است (سورهی مؤمنون، آیه 14) و فقط ذات متعال اوست که سزاوار تعظیم و تکریم میباشد و بس!
نتیجهگیری:
آیات فوق یکی از نمونههای اعجاز علمی قرآن است. در زمانی که هیچکس از کالبدشکافی و جنینشناسی اطلاعی نداشت و ابزاری برای این کار موجود نبود، قرآن کریم از مراحل رشد جنین در شکم مادر خبرهایی میدهد که طب و تشریح پیشرفته امروز توانسته به آن دست یابد. «أَ وَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ» آیا کافی نیست که پروردگارت بر هر چیز شاهد و گواه است (سورهی فصّلت، آیه 53). چه شهادتی از این بالاتر که خداوند با تکوین، قدرت خویش را بر پیشانی همه موجودات نوشته است.
واژههای کلیدی:
جنینشناسی، مراحل تکوین جنین، قرآن
مقدمه:
یکی از مهمترین راههای شناخت اللّه، خودشناسی است. خودشناسی در بعد جسمانی شامل مراحل آفرینش بدن و ویژگیهای کار بدن میباشد که آثار قدرت و حکمت خداوند در همه حالات آن آشکار است. بدن انسان مجموعه بسیار پیچیدهای است که از اجتماع عظیمی یاخته با نژادهای مختلف ساخته شده است و این عناصر زنده در عین
ص: 469
پیچیدگی به سادگی و با وحدت عمل زمینهساز زندگی خود و تأمین سلامت وجود انسان میگردد (1). تعداد سلولهای یک انسان متوسط 60 تریلیون است و از این میان 28 میلیارد آن سلول عصبی میباشد و هر سلول شبیه یک کامپیوتر عمل میکند (2). بدن انسان از جمله پررمزورازترین مخلوقات الهی است که طبق آیات قرآن فقط خلقت آسمانها را باید از آن برتر دانست: «أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها»: آیا شما استوار آفریدهترید یا آسمان که آن را برافراشت» (نازعات/ 27) (1). خداوند در سورهی لقمان آیه 28 «ما خَلْقُکُمْ وَ لا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ واحِدَةٍ» آفرینش کنونی و برانگیختن شما چیزی بیش از یک حیات یگانه نیست. ما از یک حیات یگانه آفریده میشویم، از یک سلول. وقتی سلول نطفه مرد وارد تخمک زن میشده با آن ترکیب میگردد، در آن یک انسان آفریده میشود و چیزی بیش از یک سلول نیست (3). آفرینش دستگاههای مختلف جسم انسان و نظام حاکم بر ساختمان حیرتانگیز مغز و حرکات منظم قلب و عروق و بافتها و استخوانها و انعقاد نطفه و پرورش جنین در رحم مادران خود کتابی است بر معرفت خالق جهان (2). لذا شناخت این مجموعه شگفت و موزون برای هرکس میتواند زمینهساز معرفت به پروردگارش گردد. هدف از این مطالعه مروری بر مقالات مربوط به مراحل تکوین و شکلگیری جنین در قرآن کریم است.
روش بررسی:
این مقاله با استفاده از پژوهشهای انجام گرفته محققان و مطالعات کتابخانهای و اینترنتی گردآوری شده است.
نتایج:
اشاره
در هفت سوره از سورههای قرآن به آفرینش انسان و چگونگی خلقت او اشاره شده است. خداوند در آیه 14 سورهی نوح میفرماید: «وَ قَدْ خَلَقَکُمْ أَطْواراً»: خداوند شما را در اطوار و مراحل مختلفی بیافرید» (2). قرآن کریم در آغاز سورهی حج برای آگاهی دادن به معاد و دلیل آوردن بر اثبات آن و همچنین در ابتدای سورهی مؤمنون برای بیان مبدأ خلقت انسان با بیانی شیوا و دقیق به سیر تکاملی انسان پرداخته و مراحل مختلف آن را بیان داشته است (4) و ما با استفاده از کلام الهی مراحل مختلف شکلگیری جنین را متذکر میشویم.
ص: 470
[مراحل مختلف شکل گیری جنین با استفاده از کلام الهی
مرحله اول: تراب (خاک)
، ذات باریتعالی در آیه 12 سورهی مؤمنون پس از بیان صفات مؤمنان و نعمتهایی که در سرای آخرت برای پاداش اعمالشان مقدر فرموده است، بشر را به مراحل زندگی تکوینی متوجه میکند تا با توجه به نقصان خود، کمال را دریابند و به آفرینندهی خویش متوجه شوند و میفرماید: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِینٍ»: همانا ما بشر را از سلاله یا چکیدهای از خاک آفریدیم» (10- 2). در سورهی حج آیه 5 نیز آمده است: «فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ»: به درستی که ما شما را از خاک آفریدیم» (6، 4). عناصری که نطفه انسان را درست میکنند، چکیدهای از مواد غذایی هستند که انسان آنها را میخورد. مواد غذایی نیز یا بهطور مستقیم (از طریق مصرف گیاهان) و یا بهطور غیر مستقیم (از طریق مصرف گوشت و مواد غذایی حیوانی) چکیدهای از خاک است (3). بهعبارت دیگر گیاه و حیوان که منشأ غذایی بشر است با تمام تغییرات در کیفیت ظاهری از خاک پدیدار شدهاند و پدیدآورندهی این تغییر و تبدیل در جمیع مراحل ذات باریتعالی است (5). در آیات دیگری از قرآن به مناسبتهای گوناگون از آفرینش از خاک یاد شده است (6).
«إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ»: همانا مثل عیسی نزد خداوند همچون مثال آدم است که خدا او را از خاک آفرید» (آل عمران/ 59).
«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ»: هان ای مردم اگر در شک هستید از برانگیخته شدن پس همانا ما بیافریدیم شما را از خاکی» (سورهی حج، آیه 5).
مرحله دوم:
1- نطفه
، «ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِی قَرارٍ مَکِینٍ»: سپس آن چکیده خاک و گل را به صورت نطفهای در جای مطمئن (رحم مادر) قرار دادیم» (مؤمنون/ 13) (10- 2). خاک این موجود ساده و پیش پا افتاده و خالی از حس و حرکت و حیات به نطفه تبدیل میشود. نطفهای که از موجودات زنده ذرهبینی اسرارآمیزی تشکیل یافته است و در مرد «اسپرم» و در زن «اووم» نام دارد. خداوند متعال در سورهی سجده آیات 7 و 8 میفرماید: «وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِینٍ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِینٍ»: خداوند متعال آفرینش انسان را از گل آغاز کرد
ص: 471
سپس نسل او را از عصارهای از آب ناچیز و بیقدر آفرید» (4). عنصر توارثی انسان که قرار است یک انسان را درست کند و چکیدهای از چکیدههای خاک است، در اولین گام خود که درهم ذوب شدن اسپرم مرد و تخمک زن است، زیر میکروسکوپ برای ما به صورت یک چکه میباشد. وقتی چکه مزبور وارد رحم میشود، برای رشد دنبال جای مناسب میگردد (3).
2- علقه
، در این مرحله رشد و تکامل جنین از دیدگاه قرآن علقه میباشد. خداوند در آیه 14 سورهی مؤمنون میفرماید: «ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً»: سپس نطفه را به صورت علقه (خون بسته) درآوردیم» (10- 2). مرحله پس از نطفه، علقه است که در آن سلولهای نطفه همچون یک لانه توت در کنار هم قرار میگیرند و به صورت یک قطعه خون بسته میباشد و آن را در زبان علمی «مورولا» گویند (4). واژه علقه در آیات زیر نیز اشاره شده است (7):
«ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ»: آنگاه از نطفه آنگاه از خون بسته» (حج/ 5)
«ثُمَّ کانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّی»: پس از نطفه خون بسته و آنگاه (به این صورت زیبا) آفریده و آراسته گردید» (قیامت/ 38).
«هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ»: اوست خدایی که شما را از خاک بیافرید و سپس از قطره آب نطفه و آنگاه از خون بسته» (مؤمن/ 67).
در ادبیات عرب برای کلمه علقه سه معنای متفاوت مییابیم: زالو، یک چیز آویزان و توده یا لخته خون. تصویرA در زیر یک جنین را در مراحل ابتدایی شکل گرفتنش در رحم مادر نشان میدهد. تصویرB یک زالو را نشان میدهد. مقایسه این دو تصویر ما را به حکمت کاربرد لغت علقه توسط خالق راهنمایی میکند (9).
ص: 472
کلمه علقه در زبان عربی همچنین بهمعنای یک شئ آویزان است. تصاویر زیر آویزان بودن جنین را به خوبی (علامت(B در مرحله علقه (15 روزهگی) در رحم مادر نشان میدهد (9).
Source: The Developing Human, Moore, 3 rd ed., p. 66.
سومین معنای کلمه علقه در زبان عربی مرادف است با یک توده یا لخته خون. در تصویر زیر وجود مویرگهای انبوهی که در آنها خون جاری است، جنین را در این مرحله از شکل گرفتنش به یک توده یا لخته خون تبدیل کرده است (9).
Source: The Developing Human, Moore, 5 th ed., p. 56.
ص: 473
3- مضغه
، «فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً: سپس خون بسته را به صورت پاره گوشتی درآوردیم» (سورهی مؤمنون، آیه 14) (10- 2). اما مرحله بعدی شکل گرفتن جنین در قرآن مجید مضغه نامیده میشود که بهمعنای چیز جویده شده است. تصویر زیر شکل جنین را در مرحله مضغهA با شکل یک قطعه آدامس جویده شده نشان میدهدB . تشابه این دو شکل، فرد را از دقت علمی کاربرد مفاهیم طبیعی در قرآن کریم متحیر میکند (9).
به بیان دیگر در این مرحله کمکم جنین شکل یک قطعه گوشت جویدهشده به خود میگیرد بیآنکه اعضای بدن در آن مشخص باشد. از این مرحله به بعد خلقت و شکل برخی از جنینها کامل میشود (تام الخلقه) مراحل رشد را ادامه میدهند و خلقت برخی دیگر ناقص مانده و از ادامه رشد محروم و سقط میشوند (4).
در ارتباط با سه مرحله نامبرده روایتی از امام رضا (ع) وارد شده است که حضرت فرمودند: نطفه 40 روز در رحم به صورت نطفه، 40 روز به صورت علقه و 40 روز دیگر به صورت مضغه است که مجموعا 4 ماه میشود. پس از آن، خداوند دو ملک میفرستد که کار آنان خلق کردن است و به دستور و اذن الهی مأمور میشوند تا کودک را با ویژگیهایی که خداوند دستور داده از قبیل دختر یا پسر بودن، اجل و مدت عمر، رزق، عمل و سعادت و شقاوت، صورتگری کنند و سپس به امر الهی در او نفخ روح نمایند. لذا از این مرحله به بعد جنین زنده میشود؛ اما در رحم مادر دو مرحله دیگر را باید طی کند تا اجازهی خروج به او داده شود (4).
ص: 474
خداوند در بخشی از آیه 5 سورهی حج به سه مرحله مذکور اشاره میکند و میفرماید:
«فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَةٍ»: پس همانا ما شما را از خاک آفریدیم سپس از نطفه سپس از خون بسته سپس از پارهی گوشتی تمام و ناتمام».
4- عظام
، «فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً»: سپس پارهی گوشت را به صورت استخوان درآوردیم» (مؤمنون/ 14) (10- 2). در این مرحله در پوسته جنین تغییراتی ایجاد میشود و شکل آن متناسب با کاری که باید انجام دهد، تغییر مییابد و اعضای بدن کمکم ظاهر میشود. این مرحله با مرحلهی قبل تفاوت اساسی دارد، چرا که آن گوشت جویدهشده بهطور کامل از جنس گوشت بودن خارجشده و به استخوان تبدیل میگردد و این یکی از شگفتیهای خلقت انسان است (4). به بیان دیگر از گوشت جویده لای دندان برخی از استخوانها که ستون فقرات باشد، درست شده است (3).
5- لحم
، «فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً»: سپس بر استخوانها گوشت پوشاندیم» (سورهی مؤمنون، آیه 14) (10- 2). در این مرحله، لباسی برای آن استخوانها در نظر گرفته میشود تا او را از آسیبها محافظت نماید و به او زیبایی عطا نماید.
«یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ»: شما را در شکم مادرانتان میآفریند آفرینشی بعد از آفرینش در غشاهای سهگانه» (زمر/ 6).
«هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحامِ کَیْفَ یَشاءُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»: خداست آنکه صورت شما را در رحم مادران هرگونه اراده کند، مینگارد. خدایی که جز آن ذات یکتا
نیست که به هر کار خواهد توانا و به هر چیز داناست» (آل عمران/ 6).
«هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی : اوست خدای آفریننده و جداکننده و نگارندهی صورت انسان و برای اوست اسماء حسنی» (حشر/ 24).
مراحل ساختمانی جنین را میتوان در سه مرحله خلاصه کرد شامل تولید توده زیادی از سلولها، مجزا شدن سلولها از یکدیگر و رفتن هریک به جای خود و تصویر صورت بندی جنین. این سه مرحله را قرآن کریم در ضمن سه کلمه زیر بیان داشته است (2):
ص: 475
1- هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ: اوست خدایی که آفریننده (انبوه سلولها) است.
2- الْبارِئُ: خدایی که جداکننده (سلولها) است.
3- الْمُصَوِّرُ: خداوند پیکرسازی که به این سلولها صورت انسان میدهد.
6- نفخ روح،
در نهایت جنین آفرینش دیگری به خود میگیرد «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ» (مؤمنون/ 14) (10- 2). بعد خلقت دیگری در جنین محبوس در رحم به وجود آوردیم و حقیقت دیگری در او ایجاد نمودیم و روحی را که مایه وصول او به کمالات و معنویات است، در او پدید آوردیم. جنین انسان در روند رشد خود با جنین جانوران دیگر شباهت دارد. برای مثال جنین انسان و میمون حتی تا چند هفته پیش از تولد آنقدر شبیه به هم هستند که فقط یک متخصص میتواند آنها را از هم تمیز بدهد؛ ولی در مراحل بعدی رشد خلقت دیگری به خود میگیرد و از بقیه متمایز میشود (3).
«فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ»: به این شکل خدای شایان خلاقیت بهترین آفریدگاران است» (سورهی مؤمنون، آیه 14) (10- 2). خدایی که این تحولات به ارادهی قاهر او جامهی عمل به خود میپوشد، بلند پایه و خیر و برکتش با دوام است و فقط ذات متعال اوست که سزاوار تعظیم و تکریم میباشد و بس!
نتیجهگیری:
آیات فوق یکی از نمونههای اعجاز علمی قرآن است. در زمانی که هیچکس از کالبدشکافی و جنینشناسی اطلاعی نداشت و ابزاری برای این کار موجود نبود، قرآن کریم از مراحل رشد جنین در شکم مادر خبرهایی میدهد که طب و تشریح پیشرفته امروز توانسته به آن دست یابد. بنا بر دیدگاه قرآن، خلقت انسان از خاک شروع میشود سپس وارد مرحله دوم که مخلوط آب و خاک است و بعد از آن گل خالص و سپس بعد از تغییراتی به صورت خشک درآمده آماده پذیرش روح میشود (8). در همه مراحل، این قدرت و نفوذ ارادهی الهی است که پیوسته هر عنصر را به عنصر دیگر و هر مرحله را به مرحله دیگر پیوند میدهد و هربار خلق نوینی مراد بوده است (6). قرآن برای اولین بار پرده از آمیختگی نطفه انسان برمیافکند و این مطلب هرچند از نظر رویانشناسان تا قرن نوزدهم میلادی پوشیده مانده بود؛ ولی برای مفسران قرآن بخشی از این حقیقت یعنی ترکیب نطفه از منی مرد و آب رحم آن آشکار بود. قرآن مجید برای اولین بار از آویزندگی
ص: 476
(لانه گزینی) تخم سخن به میان آورده است؛ ولی این حقیقت بر مفسران و مترجمان قرآن مخفی مانده تا آنکه در پی دستیابی به میکروسکوپ و انقلاب در دانش رویانشناسی، معنای درستی از مطالب قرآن به دست آمد (7). چه شهادتی از این بالاتر که خداوند با تکوین، قدرت خویش را بر پیشانی همه موجودات نوشته است. «أَ وَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ»: آیا کافی نیست که پروردگارت بر هر چیز شاهد و گواه است» (فصّلت/ 53). در صفحه برگهای درختان در لابهلای گلبرگها و در میان طبقات اسرارآمیز مغز و بر روی پردههای ظریف چشم بر صفحه آسمان و بر قلب زمین و خلاصه بر همه چیز نشانههای توحید خود را نوشته و گواهی داده است (2).
ص: 477
منابع
( (1)- نوری، سید محمد رضا (دکتر)؛ بهداشت در قرآن؛ چ 1، تهران: واقفی، 1384.)
( (2)- مرکز فرهنگ و معارف قرآن؛ مطابقت یافتههای زیستشناسی و آیات قرآن؛ قابل دسترس در سایت
http:// www. maarefquran. com/ Files/ links/ cache. php? linkId - 7624
) ( (3)- قرآنشناسی؛ مراحل شکلگیری جنین؛ قابل دسترس در سایت
http:// www. koranshenasi. com/ farsi/ janin. htm
) ( (4)- مرکز فرهنگ و معارف قرآن؛ پیدایش انسان در قرآن؛ قابل دسترس در سایت
http:// www. maarefquran. com/ Files/ links/ cache. php? linkId - 3712
) ( (5)- مرکز فرهنگ و معارف قرآن؛ مراحل خلقت انسان؛ قابل دسترس در سایت
http:// www. maarefquran. com/ Files/ links/ cache. php? linkId - 8186
) ( (6)- کمال الدین غراب؛ خلقت بشر در پرتو قرآن؛ قابل دسترس در سایت
http:// www. tebyan. net/ index. aspx? pid - 76691 BookID - 60258 Language - 1
) ( (7)- حمید رضا شاکرین، مرکز فرهنگ و معارف قرآن؛ قرآن و رویانشناسی؛ قابل دسترس در سایت
http:// www. maarefquran. com/ Files/ links/ cache. php? linkId - 6553
) ( (8)- حسن علیدادی سلیمانی، مرکز فرهنگ و معارف قرآن؛ قرآن و آفرینش انسان؛ قابل دسترس در سایت
http:// www. maarefquran. com/ Files/ links/ cache. php? linkId - 8553
) ( (9)- مرکز فرهنگ و معارف قرآن؛ جنین انسان در قرآن؛ قابل دسترس در سایت
http:// www. maarefquran. com/ Files/ links/ cache. php? linkId - 8624
) ( (10)- مرکز فرهنگ و معارف قرآن؛ جنین؛ قابل دسترس در سایت
http:// www. maarefquran. com/ Files/ links/ cache. php? linkId - 0066
)
ص: 478
بررسی دیدگاه قرآن و روایات اسلامی در مورد لقاح مصنوعی
اشاره
فریبا درخشان «1»
چکیده
امروزه لقاح مصنوعی یا تولید کودکان آزمایشگاهی در بسیاری از کشورهای جهان مطرح شده است و از نظر علوم تجربی با مشکلی یا ابهامی روبرو نیست، اما از نظر اخلاق و حقوق با ابهامات و مشکلاتی مواجه است.
هدف:
در این مقاله به تشریح روشهای موجود در ایجاد کودکان آزمایشگاهی پرداخته و از دیدگاه قرآنی و روایات اسلامی موضوع را بررسی مینماییم.
روش بررسی:
این مطالعه از نوع مطالعات مروری بوده که با استفاده از منابع کتابخانهای، مجلات و سایتهای معتبر تنظیم شده است و نتایج به صورت یک گزارش ارائه میگردد.
نتایج:
در این مطالعه پس از معرفی روشهای متداول تولید نسل مصنوعی و با استناد به آیات قرآنی و روایات اسلامی مشروعیت و یا ممنوعیت روشهای لقاح مصنوعی مورد بررسی قرار گرفته است. تولید نسل مصنوعی به دو طریقه متداول صورت میگیرد: عمل بارور شدن و پرورش نطفه در خارج از رحم و در داخل رحم که آن نیز به دو صورت لقاح همگون (تلقیح بین همسران) و لقاح ناهمگون (تلقیح بین افراد بیگانه) انجام میشود. انتقال جنین (نطفه بارور شده) به رحم زنی که با شوهر رابطه زوجیت دارد (مثلا همسر دوم) جایز است و در آیات متعددی از جمله آیه 223 سوره بقره آمده است: زنان شما محل پرورش نطفه شمایند، به هر نحو که میخواهید از این نعمت یا از این امتیاز بهره ببرید. از نظر احکام وضعی تردیدی در الحاق فرزند به پدر و مادر صاحب نطفه نخواهد بود. آیه فوق
______________________________
(1). کارشناس. Email: fariba 359 I yahoo. com ص: 479
بهطور صریح بر این ادعا دلالت دارد. آیات شریفه دیگری نیز آورده شده است. در ممنوعیت لقاح مصنوعی بین دو بیگانه در آیه 30 سوره نور و آیه 5 و 6 سوره مومنون بر ضرورت وجود تحفظ بین زن و مرد تاکید شده است. همچنین در روایات اسلامی بر این مقوله اشاراتی شده که در اصل مقاله ذکر گردیده است.
واژههای کلیدی:
لقاح مصنوعی، قرآن، روایات اسلامی
مقدمه:
امروزه لقاح مصنوعی یا تولید کودکان آزمایشگاهی در بسیاری از کشورهای جهان مطرح شده است و از نظر علوم تجربی با مشکلی یا ابهامی روبرو نیست، اما از نظر اخلاق و حقوق با ابهامات و مشکلاتی مواجه است. در این مقاله به تشریح روشهای موجود در ایجاد کودکان آزمایشگاهی پرداخته و از دیدگاه قرآنی و روایات اسلامی موضوع را بررسی مینماییم.
روش بررسی:
این مطالعه از نوع مطالعات مروری بوده که با استفاده از منابع کتابخانهای، مجلات و سایتهای معتبر تنظیم شده است و نتایج به صورت یک گزارش ارائه میگردد.
نتایج:
در روزگار ما با کمک تسهیلات چشمگیری که دانش پزشکی در اختیار بشریت قرار داده با روشهای متنوعی میتوان به تولید نسل بهطور مصنوعی پرداخت. از بین روش های متنوع دو طریقه زیر بیشتر متداول است. از طریق تلقیح داخلی و خارجی. در تلقیح داخلی عمل بارور شدن و پرورش نطفه داخل رحم انجام میشود. اما برحسب اینکه بین صاحبان نطفه (زن و مرد) رابطه زوجیت یا زناشویی مشروع موجود بوده و یا چنین ارتباطی وجود نداشته باشد، این روش به دو صورت لقاح همگون یا تلقیح بین همسران و لقاح ناهمگون یا تلقیح بین افراد بیگانه تقسیم میشود. در لقاح همگون یا تلقیح بین همسران شخص ثالثی در میان نیست. نطفه (اسپرم) مرد را به نحوی به دست آورده و آن را در رحم همسر قانونی او وارد میکنند. معمولا توسل به این روش آنگاه صورت میگیرد که
ص: 480
روشهای متداول یعنی مقاربت دو همسر با مشکلات فیزیکی از قبیل: غیر قابل نفوذ بودن دهانه رحم، کمی اسپرم، ناتوانی جنسی مرد یا انزال زودرس و ... مواجه است و تلاش های پزشکان یا روان پزشکان مجرب در درمان اینگونه نارساییها و بیماریها موثر واقع نمیشود.
در تلقیح بین همسران به یکی از دو طریق اقدام میشود. گاهی همسران در انجام این عمل مباشرت داشته و با دخالت دادن دیگران در گرفتن اسپرم یا تخمک مرتکب اقدام خلاف اخلاقی نمیشوند. گاهی نیز در مسیر این عمل، دیگران بهعنوان متخصص و غیره دخالت میکنند که ممکن است منجر به اعمال غیر مجاز یا خلاف شرع نیز بشوند. بدست آوردن نطفه شوهر با ابزار و وسایل مخصوص و تلقیح آن در بطن شکم همسرش جایز میباشد ولی باید از مقدمات حرام پرهیز شود مثل اینکه تلقیحکننده نامحرم نباشد، نطفه به صورت حلال خارج شده باشد و ... مشهور معاصرین از فقها و قاطبه حقوقدانان اینگونه تلقیح را مجاز شمردهاند. زیرا از این رهگذر هیچ خدشهای به اصول و قواعد حاکم بر روابط مشروع زوجین وارد نمیگردد و علاوه بر انطباق عمل با منطق عقل و مقبولیت اجتماعی و حفظ مصالح عمومی، روایت یا دلیل شرعی دیگری از کتاب و سنت آن را نفی ننموده است.
در روش لقاح ناهمگون یا تلقیح بین دو بیگانه علاوه بر زن یا شوهر شخص ثالثی نیز در میان است. بدین صورت که: گاهی نطفه مرد با تخمک همسر او ممزوجشده و نطفه بارورشده در رحم زن ثالثی به ودیعه سپرده میشود. انتقال جنین (نطفه بارورشده) به رحم زنی که با شوهر رابطه زوجیت دارد (مثلا همسر دوم) جایز است دلایل فراوانی بر مجاز بودن این اقدام وجود دارد. در قرآن کریم آیه 223 از سوره بقره آمده است: زنان شما محل پرورش نطفه شمایند، به هر نحو که میخواهید از این نعمت یا از این امتیاز بهره ببرید. آیه فوق بهطور صریح بر این ادعا دلالت دارد. آیات شریفه دیگری نیز وجود دارد که نه بهطور ضمنی بر این امر دلالت مینماید. از جمله در آیه 72 از سوره نحل آمده است:
ص: 481
خداوند از سرنوشت شما همسرانی برایتان مقرر داشت و از این همسران نیز برای شما فرزندان و نوههایی قرار داد و آیه 21 از سوره روم با این مفهوم که از نشانههای عظمت خداوند اینکه از سرنوشت شما برایتان همسرانی آفرید تا در جوار همسران آرامش یابید و بین شما و همسرانتان دوستی و محبت قرار داد. دو آیه اخیر گرچه صراحتی در دلالت بر مدعا ندارد ولی محتوای کلام و تعبیر به ازدواج در هر دو آیه مبارکه دلالت دارد بر اینکه زنان که طبق حقوق اسلام میتوانند متعدد باشند جمعا برای شوهران در حکم پیکره واحده و محلی جهت تولید مثل و به تعبیری مزرعهای جهت کشت و بارور کردن نطفه شوهر خویش محسوب میگردند، بنابراین از نظر حلیت و احکام تکلیفی منع صریحی از این اقدام به عمل نیامده و درنتیجه اصل عدم ممنوعیت موید مشروعیت آن میتواند باشد. در بین روایات باب نکاح و نسب، روایت صریحی بر حلیت این مورد نیامده اما روایات متعددی به طور ضمنی بر حلیت مورد دلالت دارد که از جمله روایت منسوب به پیامبر اسلام (ص) با این مضمون میباشد:" با یکدیگر ازدواج کنید و تولید مثل نمایید و بر تعداد پیروان مکتب بیفزاید زیرا من در روز واپسین به کثرت تعداد شما در بین امتها و ملتها افتخار میکنم و لو اینکه تولید مثل به سرانجام نرسد". انتقال جنین (نطفه بارور شده زوجین) را به رحم زن ثالث (بیگانه) که یکی از موارد شایع و در عین حال بحثبرانگیز لقاح مصنوعی است، بعضی فقها مجاز و برخی غیر مجاز دانستهاند. علیرغم تشتت آرایی که در جواز یا عدم جواز انتقال جنین به رحم زنان ثالث وجود دارد، در خصوص امکان برقراری نسب و سایر آثار وضعی این انتقال نظرات هماهنگتر و مثبتتر است زیرا عده زیادی از فقها و محققین معتقدند رابطه بین کودک و صاحبان نطفه رابطهای قانونی و از نوع نسب صحیح و موجب برقراری آثار نکاح صحیح بین دوطرف خواهد بود. گو اینکه بعضی از همین فقها سپردن نطفه بارورشده دو همسر را به رحم زن بیگانه به شرحی که گذشت مجاز نمیدانند. با استفاده از ظاهر ماده 1167 قانون مدنی که فقط اطفال متولد زنا را نامشروع میشناسد لذا کلیه اطفالی که از زنا متولد نشده باشند باید کودکان قانونی محسوب گردند.
ص: 482
رابطه بین کودک و صاحبان نطفه رابطهای قانونی و از نسب صحیح و رابطه طفل با صاحب رحم از نوع خویشاوندی نسبی نمیتواند باشد.
ولی تقویت اسپرم شوهر با استفاده از اسپرم مرد دیگر (شناخته شده باشد یا نباشد) و تلقیح این اسپرم تقویتشده به رحم زن حرام است. در ممنوعیت لقاح مصنوعی بین دو بیگانه که به صورت غیر طبیعی بین نطفه مرد و زن بیگانه در شرایطی خارج از مصداق زنا صورت میگیرد، (در انواع مختلف آن) فقها و محققین وحدت نظر دارند. بر این ممنوعیت دلایل فراوانی وجود دارد که مهمترین این دلائل عبارتند از: شرع انور درباره حفظ فروج سفارش بسیار نموده و آن را بر هیچ شخصی و تحت هیچ شرایطی بدون اذن و انجام نکاح مجاز نمیداند. در همین رابطه آیات متعددی وجود دارد که صراحتا یا تولیحا بر وجوب تحفظ زنان و مردان دلالت دارد، از جمله در آیه 30 سوره مبارکه نور و آیات 5 و 6 سوره مومنون بر ضرورت وجود تحفظ بین زن و مرد تاکید شده است. روایات فراوانی نیز موید این ممنوعیت است. از جمله علی بن سالم از امام صادق (ع) روایت میکند که فرمودهاند" بدترین مردم در قیامت کسانی هستند که نطفه خود را در رحم زنی که بر او حرام است قرار دهد. گو اینکه ظاهر روایت را جمع به موردیست که نطفه از طریق مقاربت وارد رحم بیگانه گردد، اما عبارت مطلق است و عدم شمول آن به مورد لقاح مصنوعی احتیاج به دلیل دارد. روایت دیگر منقول از پیامبر اکرم (ص) با این مضمون که اعمال نکوهیده افراد بشر هیچ کدام نزد خداوند زشتتر (یا بزرگتر) از کشتن یک پیامبر یا خراب کردن خانه کعبه و قبله مسلمین و یا قرار دادن نطفه در رحم زنی به صورت حرام نیست. در تایید این ممنوعیت روایات متعددی داریم که معصومین بیمبالاتی در امر فروج را موجب اختلاط نسل که شدیدا مورد غضب شارع مقدس است میدانند و از هر اقدامی که آن را موجب شود منع کردهاند. روایتی از امام حسن مجتبی (ع) نقلشده که به صحیحه ابن مسلم معروف است و به موجب آن نسب فرزند ناشی از مساحقه زن شوهردار با دختری بیگانه را به شوهر و زن بیگانه ملحق دانستهاند. متن روایت چنین است: از امام صادق (ع) و پدر
ص: 483
بزرگوارشان شنیدم میفرمودند: (روزی) در جلسهای که امیر المومنین (ع) حضور داشتند عدهای وارد شدند و اظهار داشتند با امیر المومنین قصد ملاقات داریم، امام مجتبی (ع) فرزند بزرگ علی (ع) که در آن جلسه بودند پرسیدند: با ایشان چه کار دارید؟ اظهار میدارند: از او سؤالی داریم. فرمودند: سؤالتان چیست؟ آنان اظهار داشتند: زنی پس از مقاربت با شوهرش به فراش دوشیزهای (یا کنیزی) میرود و با عمل مساحقه دوشیزه باردار میشود. تکلیف این طفل از جهت احکام تکلیفی و وضعی چیست؟ امام مجتبی (ع) در پاسخ فرمودند: در وجه نخست، زوجه مذکور به لحاظ اینکه موجب از بین رفتن بکارت دوشیزه (در اثر زایمان ناشی از مساحقه) شده میبایست مهریه او را بپردازد و در مرحله دوم این زن چون محصنه محسوب است باید سنگسار گردد. در مرحله بعد فرزند پس از تولد به صاحب نطفه (شوهر) تحویل میگردد و در نهایت بر دوشیزه به دلیل ارتکاب جرم مساحقه حد جاری میشود. آنچه از متن روایت مزبور مورد بحث است تکلیف وضعی مسئله است که به موجب آن طفل به شوهر باز میگردد. ثالثا عده معتنابهی از فقهای بزرگ این نظر را پذیرفتهاند. در بین قدما میتوان به شیخ طوسی و شهید ثانی و محقق حلی و صاحب جواهر و در بین معاصرین به آیت اللّه خویی و آیت اللّه محمد موسوی و آیت اللّه گلپایگانی اشاره کرد. عدهای به استناد اصل اباحه و به اتکا روایت معروف و منتسب به امام مجتبی (ع) مبتنی بر صحیح ندانستن رابطه نسب فرزند ناشی از مساحقه زوجه پس از مقاربت با شوهر با دختر یا زنی بیگانه و بالاخره به دلیل تاکیدات قانونگذار اسلام بر کاستن از موارد اطفال نامشروع و کودکان بیپدر یا بیمادر رابطه موجود را بین صاحبان نطفه و پدر یا مادر طبیعی و فرزند صحیح تلقی نموده و کودک را فرزند آنان محسوب داشته و آثار نسب را برقرار میکنند. اما دیگر به استناد روایاتی متعدد از جمله روایت علی بن سالم و سایر احادیث منقول از معصومین (ع) نسب حاصل را نسب غیر قانونی و مردود شناخته و طبعا آثار آن را برقرار نمیدانند.
ص: 484
در روش دوم یعنی تلقیح خارجی عمل بارور شدن و یا پرورش نطفه در محیطی خارج از رحم شبیه لولههای آزمایشگاهی و امثال آن انجام میشود. گرفتن نطفه زن و شوهر و بارور نمودن آنها در خارج از رحم و بازگرداندن آن به بطن زن جایز است. در این روش گاهی تمام یا بخشی از دوران جنینی کودک خارج از رحم بهطور غیر طبیعی جریان مییابد. هرگاه به لحاظ عدم آمادگی رحم زوجه جهت پرورش نطفه بارور شده، جنین از نعمت پرورش در رحم مادر محروم گردد و به ناچار نطفه مزبور در محیطی خارج از رحم پرورش یابد، در این حالت اگر مرحله باروری به روش طبیعی انجام گیرد و زوجین مقاربت از طریق مقاربت نطفه را بارور نموده و سپس به دلایل مذکور جنین از رحم خارج و در محیطهای آزمایشگاهی و مشابه آن پرورش یابد، گرفتن نطفه زن و شوهر و مخلوط نمودن آنها در خارج از رحم و گذاشتن آن در درون دستگاه پرورش جنین جایز است و بچهای که از این راه به دست میآید (بچه آزمایشگاهی) به صاحبان آن نطفه تعلق دارد نیز امکان الحاق نسب طفل به زوجین قویتر و مشروعیت این اقدام یقینیتر است. محققین و فقها هم در این فرض نظر مخالفی ابراز ننمودهاند بهویژه که کمتر اتفاق میافتد زوجین بدون ضرورت و اضطرار مبادرت به چنین اقدامی نماید.
پیشنهادها: در حقوق اسلام اصل آزادی انسانها در روابط اجتماعی و زناشویی و حق فرزنددار شدن به هدف بقای نسل از طرقی که صراحتا ممنوع نگردیده بر سایر اصول و قواعد حاکمیت داشته و تا زمانی که منع صریحی وجود ندارد تمسک به آن مجاز است. نکته ای که همه فقها بر آن وحدت نظر دارند اینکه در جریان باروری نطفه به روشهای مصنوعی ارتکاب اعمالی خلاف ضوابط عفاف مجاز نبوده و مشروعیت هدف، وسیله نامشروع را موجه نمیسازد.
ص: 485
منابع:
- قرآن کریم
- توضیح المسائل
- مقاله دکتر علی اصغر حاتمی
- سایت اینترنتی اتحادیه کانون وکلای دادگستری ایران
http:// www. iranbar. org
WWW. IslamicDataBank. com
www. irandoc. ac. ir
ص: 486
معجزه خلقت انسان از بعد ژنتیکی
اشاره
محمد حسن شیخها «1»، ماریا فقیهی «2»
چکیده
خداوند متعال در قرآن مجید در آیات متعددی بر روی مسئله خلقت انسان و همچنین موجودات دیگر تاکید نموده است. از دیدگاه مسلمانان و بسیاری از ادیان دیگر، آفرینش تمام موجودات تحت اراده خداوند بوده و تمام امور عالم دارای نظم و ترتیب خاصی میباشد. درحالیکه بعضی از دانشمندان مادیگرا بر این باورند که خلقت موجودات به صورت تصادفی صورت گرفته و موجودات از ردههای پستتر به تدریج و با جهشهای متمادی تکامل پیدا نمودهاند و در این میان نقش خداوند را نادیده گرفتهاند.
خداوند منان در سوره الواقعه آیه 57 میفرماید: «نَحْنُ خَلَقْناکُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ»؛ ما شما را بیافریدیم پس چرا آفریننده را تصدیق نمیکنید.؛ لذا ما باید با تعقل در آفرینش خود به وجود خدای یگانه برسیم. همینطور در سوره مبارکه آل عمران آیه 190 میخوانیم: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ»،" به درستی در خلقت آسمان و زمین و رفت و آمد شب و روز دلائل روشنی است برای خردمندان عالم." همچنین در سوره مبارکه اعراف آیه 185 خداوند متعال میفرمایند: «أَ وَ لَمْ یَنْظُرُوا فِی مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ وَ أَنْ عَسی أَنْ یَکُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ»،" آیا فکر و نظر در ملکوت و قوای آسمانها و زمین نمیکنند و در هرچه خدا آفریده نمینگرند و چون اجل و مرگ آنها بنا باشد که به آنها بسیار نزدیک شود آنگاه به چه حدیثی بعد از این (کتاب آسمانی) ایمان خواهند آورد؟"
______________________________
(1). متخصص ژنتیک پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد. Email: sheikha I yahoo. com
(2). کارشناس ارشد سیستمهای اطلاعات دانشگاه آزاد اسلامی اشکذر.
ص: 487
از منظری دیگر در سوره مبارکه حج آیه 5 میخوانیم: «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَیِّنَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّی وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلی أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً». آیه در مقام استدلال برای زنده شدن انسان در روز قیامت است:؛ اگر دربارهی زنده شدن انسان در بعث، شکی دارید، بیندیشید که آیا شما را از موجود بیجانی نیافریدیم، چون بمیرید باز موجود بیجانی هستید، چه جای شگفتی است اگر دوباره زندهتان سازیم؟
در این مقاله سعی خواهد شد با تکیه بر فقط یکی از جنبههای خلقت انسان (ژنتیک) نکاتی را در مورد عظمت این جنبه بیان کرده و با نشان دادن پیچیدگی بسیار زیاد آن، قضاوت در مورد نقش احتمالات در تکوین این بعد از زندگی انسان را به عهده خوانندگان میگذاریم.
اساس حیات انسان بر فعالیت سلولهای بدن استوار است بهطوری که هر سلول علاوه بر ایفای نقش منحصر به فرد خود دارای فعالیتی هماهنگ با سلولهای همرده خود نیز میباشد. دستورالعمل فعالیت سلولها در داخل هسته آنها قرار دارد که بهعنوان ژنوم انسان شناخته میشود. به عبارت دیگر ژنوم مجموعه کاملی از دستور العملهای کد شده است که برای ساختن هر انسان به آن نیاز میباشد. این دستورالعمل در قالب چهار حرفA ,G ,C ,T که همان حروفDNA یا مولکول حیات میباشند مورد استفاده قرار میگیرد. ترتیب قرار گرفتن این حروف باعث ساختن کدهای حیات میشود. درست مانند کلمات که از به هم پیوستن حروف ساخته میشوند. در داخل بدن کلمات ژنتیکی سه حرفی بوده و هرکدام مسئول ساختن یک اسید آمینه میباشد. بهطور کلی بیست اسید آمینه مختلف در فعل و انفعالات بدن نقش دارند ولی ترتیب قرار گرفتن آنهاست که پروتئینهای مختلفی را که جهت حیات انسان ضروری است میسازد. در داخل هر سلول سه میلیارد حرف ژنتیکی به صورت متراکم در قالب بستههای مختلفی موجود است. اگر اطلاعات موجود در داخل هسته یک سلول را در کتابهایی چاپ نماییم و آنها را بر روی هم قرار دهیم، ارتفاع این کتابها نزدیک به هفتاد متر خواهد بود. اگر حروف ژنتیکی موجود در هسته یک سلول را پشت
ص: 488
سرهم چاپ کنیم بهطوری که فاصله هر حرف با حرف بعدی فقط 3 میلیمتر باشد طول خط نوشتهشده 9 هزار کیلومتر خواهد شد. این حروفDNA در بین انسانهای مختلف کاملا به همدیگر شبیه میباشد و فقط از هر پانصد حرف یک حرف باهم تفاوت دارد. (2/ 0 درصد) و همین تفاوت ناچیز ژنتیکی است که منجر به تفاوتهای ظاهری بسیار زیاد افراد بشر با یکدیگر میشود. در عظمت اطلاعات ژنتیکی داخل فقط یک سلول میتوان به این نکته اشاره کرد که اگر ما در هر ثانیه یک حرف از حروف ژنتیکی سلول را بخوانیم و بدون وقفه 24 ساعته این کار را ادامه دهیم جهت خواندن ژنوم کامل یک سلول صد سال زمان نیاز داریم.
اگر دو نفر با همدیگر حروف ژنتیکی خود را بخوانند تقریبا هر 5/ 8 دقیقه (500 ثانیه) یک بار به یک اختلاف میرسند. اگر ماشیننویسی با سرعت 60 کلمه در دقیقه (تقریبا 360 حرف) به مدت 8 ساعت در هر روز مشغول به تایپ ژنوم انسان باشد، برای این کار به 50 سال نیاز دارد.
دانشمندان در پروژه ژنوم انسان موفق شدهاند که توالی ژنوم انسان را بهطور کامل مشخص نمایند. قسمتهایی از این ژنوم که مسئول کد کردن پروتئینهای خاصی میباشند، به نام ژن شناخته میشوند. ژنهایی که تاکنون شناساییشده و رمزگشایی شدهاند فقط 3 درصد کل ژنوم انسان را در بر میگیرند و 97 درصد این ژنوم هنوز هیچ نقش شناخته شدهای ندارد. تعداد ژنهای شناختهشده در این 3 درصد حدود صد هزار ژن میباشد.
مولکولDNA یک مولکول بسیار باریک و طویل میباشد که جهت جایگیری در داخل هسته سلول با پیچشهای متعدد بسیار متراکم شده و در داخل هسته جا گرفته است. اگر مولکولDNA داخل هسته یک سلول را باز نماییم، طول آن به حدود 2 متر میرسد. با توجه به اینکه بدن ما از تقریبا صد تریلیون (000، 000، 000، 000، 100) سلول تشکیل شده است اگر تمام مولکولهایDNA موجود در بدن را به دنبال هم قرار بدهیم مسافتی معادل 1200 برابر فاصله زمین تا خورشید را در بر خواهد گرفت.
ص: 489
مطالب ذکر شده تنها قسمت بسیار اندکی از معمای حیات که به وسیله انسان رمزگشایی شده است میباشد. در مورد جنبههای بسیار پیچیدهتر از حیات مانند مسائل رفتاری، روحی، روانی و بسیاری مسائل دیگر در این مقاله بحثی نخواهد شد. اگر فقط به همین یک جنبه حیات یعنی بحث ژنوم توجه نماییم اطلاعاتی به این عظمت که در داخل بدن انسان موجود است با چنان نظم و ترتیبی قرار گرفته که کوچکترین اختلال در آن موجب بیماریهای کشنده و علاجناپذیری خواهد شد. بیماریهایی مانند تالاسمی که فقط با جابجایی یک حرف از ژنوم انسان موجب عوارض جبرانناپذیری خواهند شد و هنوز بشر از اصلاح این اختلالات ژنتیکی عاجز مانده است. نکته جالب اینکه در بدن انسان روزانه میلیونها سلول تکثیر میشود و جهت تکثیر هر سلول لازم است که کل این سه میلیارد حرف ژنوم رونویسی شود. و این امر به قدری دقیق انجام میگیرد که حتی یک اشتباه در آن موجب مرگ سلولی میشود. همینطور برای تولید مثل سلولهای جنسی با دقت بسیار فراوان از روی سلولهای پدر و مادر کپیبرداری میشوند و ترکیبات مختلف ژنتیکی را به نسل بعد منتقل مینمایند. علیرغم شباهت بسیار زیادDNA انسانها به هم هیچ دو انسانی به جز دوقلوهای همسان را مشابه هم نمیتوان یافت. در صورتی که در کپیبرداری جهت تشکیل سلولهای جنسی حتی یک حرف به صورت اشتباه کپی شود این امر منجر به سقط جنین و یا تولد نوزادانی با ناهنجاریهای مادرزادی خواهد شد.
هر عقل سلیمی این موضوع را میداند که امکان اینکه یک سیستم منظم تصادفی بوجود آید، وجود ندارد. اگر کارتهایی را داشته باشیم که حروف الفبا روی آنها نوشته شده باشد و این کارتها را بهطور نامنظم روی میز پخش کرده و اتاق را ترک نماییم و بعد از مدتی به اتاق برگردیم و مشاهده کنیم که این کارتها بهطور منظم در کنار هم قرار گرفته و یک جمله ساده مانند؛ هیچ چیز تصادفی ایجاد نمیشود؛ را ساختهاند شما بلافاصله تشخیص میدهید که فردی در آنجا بوده و کارتها را به این شکل تنظیم کرده است. شما هرگز فکر نمیکنید که کارتها بهطور تصادفی پشت سر هم قرار گرفته و این جمله را ساختهاند. بهطور
ص: 490
کلی اگر در محلی یک طراحی بخصوصی شکل گرفته شده باشد، انسان متوجه میشود که یک طراح این کار را انجام داده است. البته ما قادر به دیدن طراح نمیباشیم ولی اطمینان داریم که طراحی وجود داشته که ما نتیجه کار او را مشاهده میکنیم.
از دیدگاه مولوی مهمترین ویژگی جهان هستی این است که نشانه خداست و او را نشان میدهد و ما را به او فرا میخواند:
شش جهت عالم همه اکرام اوستهر طرف که بنگری اعلام اوست
حال قضاوت با شماست، اگر امکان داشته باشد که حروف الفبای فارسی را به صورت درهم بر کف زمینی پخش کنیم و به صورت تصادفی این حروف جوری در کنار هم قرار بگیرند که حاصل آن دیوان حافظ باشد، در آن صورت امکان دارد که به صورت تصادفی این تعداد زیاد کتاب حیات در هر سلول ما پشت سر هم قرار گرفته باشند و انسان خلق شده باشد.
ص: 491
مشکلات ژنتیکی در ازدواج فامیلی از منظر اسلام
اشاره
دکتر نسرین قاسمی «1»
چکیده:
هر فردی، در بهترین شرایط، حامل 3 یا 4 الل معیوب از یک ژن مغلوب است که در ازدواج فامیلی میتواند باعث بوجود آمدن بیماری اتوزوم مغلوب در فرزندان گردد. یکی از مشکلات موجود در ازدواجهای فامیلی سقط مکرر است که به دلیل درگیری جنین در یک بیماری اتوزوم مغلوب بوجودآمده و باعث سقط جنین میگردد. این مشکل در چند دهه اخیر با توجه به آشنایی با بیماریهای اتوزوم مغلوب و نحوه توارث آن و علل شیوع متفاوت آن در بعضی جوامع مورد توجه قرار گرفته است. این در حالی است که احادیث معتبر از رسول اکرم (ص) حکایت از علم به این مشکل در قرنها پیش شده است. مؤید این نکته احادیث ذیل میباشد:
با غیر فامیل ازدواج کنید و فرزندان نحیف و لاغراندام نیاورید. رسول اکرم (ص).
و با بستگان نزدیک ازدواج نکنید که فرزند ضعیف و لاغر بوجود میآید. رسول اکرم (ص).
حدیث اخیر به نکته بسیار ظریفی در ازدواج فامیلی اشاره میکند که خود دقیقا گویای نکته علمی بسیار مهمی است که در مطالعات جدید به آن تاکید شده است و این موضوع ازدواج بستگان نزدیک است که در بروز بیماری ژنتیکی اهمیت دارد و در خویشاوندان دور این مشکل کمتر و در حد ازدواج غیر خوشاوند میباشد.
با توجه به این احادیث هدف و توجه اصلی متخصصین ژنتیک در مشاوره ازدواج فامیلی تایید میشود. یکی از وظایف مهم در کلینیک مشاوره ژنتیک دادن مشاوره در ازدواجهای فامیلی است.
______________________________
(1). استادیار گروه ژنتیک.
ص: 492
مقدمه:
با پیشرفت علم و بهبود وضعیت بهداشتی و یا درمان بیماریهای عفونی، مراقبتهای دوران بارداری و رسیدگی مناسب به نوزادان مرگومیر کودکان کاهش یافته و این منجر به افزایش فراوانی بیماریهای ژنتیکی و توجه به اهمیت آنها در جامعه شده است. 3- 2 خ مرگومیر نوزادان بدلیل اختلالات مادرزادی رخ میدهد که 1 در 200 تولد با نقصهای کروموزومی و 1 در 100 با نقصهای ژنی همراه بوده است.
در این میان با توجه به شرایط اجتماعی بیماریهای اتوزوم مغلوب مهم به نظر میرسد. خطر ایجاد بیماری مادرزادی در هر حاملگی 5/ 2 خ است. این در حالی است که در ازدواجهای فامیلی حدود 5 خ احتمال تولد کودک معلول در فرزندان خانواده بدون سابقه بیماری ژنتیکی وجود دارد و احتمال کودک با نقص ژنتیکی 2 تا 3 برابر ازدواجهای غیر فامیلی است. هر فردی با حد اقل 4- 3 ژن مغلوب، معیوب متولد میشود که در ازدواج فامیلی احتمال جور شدن این ژنهای مغلوب معیوب بسیار بیشتر از ازدواج با یک فرد غیر فامیل است، چرا که در افراد فامیل بدلیل داشتن جد مشترک احتمال داشتن آللهای مشابه از یک ژن بیشتر میباشد.
ازدواجهای فامیلی در کشور ایران رایج است و بطور متوسط 38 خ ازدواجها از نوع خویشاوندی است که حدود 27 خ آنها در بینFirst cousin میباشد. ناهنجاریهای مادرزادی علت مهم مرگومیر و موارد بستری و مشکلات خانوادگی (اقتصادی و روانی) در جامعه میباشند. در بررسیهای انجامشده در بخش اطفال بیمارستان شهید صدوقی بیش از 40 خ کودکان بستری در بخش اطفال بدلیل نقایص ژنتیک (ژنی، کرموزومی و چند عاملی) بستری شدهاند.
از اصول مهم مشاوره ژنتیک مشخص نمودن خطر وقوع یا تکرار یک بیماری ارثی در خانواده است. یکی از موارد بسیار مهم مشاوره ژنتیک مربوط به ازدواجهای فامیلی است.
همانطور که گفته شد ازدواجهای فامیلی بدلیل آنکه فرزندان حاصل احتمال بیشتری برای هموزیگت بودن در آللای خاص بیماریزا را دارند لذا بیماریهای اتوزوم مغلوب در آنها
ص: 493
شایعتر است. در مشاوره ژنتیک هرچه یک بیماری در جامعه نادرتر باشد احتمال بروز آن به به ازدواج فامیلی بیشتر مربوط میشود. مهمترین مشکل در ازدواج بستگان درجه 3 است که 5/ 12 خ ژنها را بصورت مشترک دارند و لذا فرزندان آنها بطور متوسط در 25/ 6 خ ژنها هموزیگوت هستند. مطالعات نشان دادهاند که بسیاری از بیماریهای ژنتیکی در ازدواجهای فامیلی شیوع بیشتری داشتهاند.
در علم ژنتیک افراد برحسب درجه خویشاوندی به شش درجه تقسیم میشوند. ازدواج در بین خویشاوندان درجه یک تقریبا در تمام ادیان ممنوعیت مذهبی و یا قانونی دارد و با خطر بسیار بالای ناهنجاریهای مادرزادی همراه است. ازدواج خویشان درجه دو در هند شایع است و عدهای از یهودیان نیز آن را جایز میدانند. ازدواج فامیلی درجه سه در چین و بعضی از ایالتهای آمریکا ممنوع است. در بررسیهای ازدواج فامیلی درجه 3 فرزندان این زوجها 4/ 4 خ بیش از فرزندان زوجهای غیر فامیل در معرض خطر نابودی قبل از تولد هستند. در بررسیهای متعدد در ایران بیماریهای اتوزم مغلوب در ازدواجهای فامیلی با شیوع بیشتری همراه بوده است (مانند هیپوتیروئیدی).
درجهبندی خویشاوندی و نسبت ژنهای مشترک
درجه/ نسبت/ ژنهای مشترک
درجه یک/ پدر و مادر، فرزند، برادر و خواهر/ 2/ 1
درجه دو/ عمو، عمه، دایی، خاله، برادرزاده و خواهرزاده/ 4/ 1
درجه 3/ دختردایی و پسر دختر عمه، پسردایی، دختر خاله،/ 8/ 1
دختر عمو، پسر عموFC
درجه چهار نوه عمو، نوه عمه، نوه دایی و نوه خالهSC 16/ 1
در مشاوره ژنتیک مشکلات ازدواج فامیلی در ازدواج خویشاوندان با خویشاوندان درجه 3 گفته است و احتمال مشکل در ازدواج خویشاوندان درجه 4 به بعد در خانوادههای سالم مانند جامعه عادی است.
ص: 494
دیدگاه اسلام:
براساس دستورات صریح اسلامی ازدواج با خویشان درجه یک و دو ممنوع شمرده شده است. (آیه بیست و سوم سوره نساء) این حرام تکوینی با احتمال بسیار بالای بیماریهای جوی ژنتیکی در این ازدواجها تأیید شده است. حضرت رسول اکرم (ص) در حدیثی فرمودهاند که با خویشاوندان ازدواج نکنید که فرزندان ضعیف خواهید داشت. این امر حتی با توجه و دقت علمی بیشتر بررسی و به صورت حدیث ذیل ذکر شده است:
«و لا تنکحوا القرابه القرابیه فان الولد یخلق صاویا» ازدواج با خویشاوندان نزدیک منع شده که منجر به ناتوانی فرزندان میشود.
ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) ازدواج درجه چهارم است که همانطور که ذکر شد ازدواج درجه 4 با فراوانی بیشتری از بیماریهای ژنتیکی همراه نبوده است. در شجره ائمه اطهار تنها ازدواج امام سجاد (ع) با دختر عموی خود بوده است. (درجه 3) و ما بقی ازدواج با غیر فامیل داشتهاند.
آیه بیست و سوم سوره نساء و احادیث فوق نشانه اهمیت توجه اسلام به مشکلات ازدواج خویشاوندان در سطوح مختلف میباشد.
روش کار:
در این مطالعه ابتدا مجموع پروندههای دو سال 1376 و 1378 بیماران مراجعه کننده به مرکز تحقیقاتی و درمانی ناباروری یزد در کلینیک سقط مکرر و و مشاوره ژنتیک که شامل 709 پرونده بوده است بررسی شد. از این تعداد پرونده 359 پرونده سقط مکرر و 350 پرونده بیماران ژنتیکی بوده است.
از میان 359 پرونده زوجهای درگیر سقط مکرر 129 مورد ازدواج فامیلیFC (36 خ) و از 350 پرونده مربوط به بیماران ژنتیکی مراجعهکننده 178 مورد با ازدواج فامیلیFC (51 خ) بودهاند که این درصدها به نسبت متوسط ازدواجFC در جامعه ایران بالاتر بوده است.
بحث و نتیجهگیری:
ص: 495
این مطالعه نتایج مطالعات گذشته در بررسی ارتباط بیماریهای ژنتیکی و ازدواج فامیلی را تأیید میکند. این مطالعات در نقاط مختلف دنیا که ازدواج فامیلی رایج است انجام گرفته است.
اگر چه ازدواج فامیلی برای صدها سال است که انجام میشود و گاه دلایل فرهنگی و اجتماعی پشتوانه انجام این ازدواجهاست. نباید مشکلات ژنتیکی ناشی از این ازدواجها نادیده گرفته شود.
این در حالی است که بیشتر فرزندان حاصل از ازدواجهای همخونی سالم هستند اما باید به خاطر داشت که موارد بسیاری از ناهنجاریهای مادرزادی بدلیل بیماریهای اتوزم مغلوب و عموما ناشی از ازدواجهای خویشاوندی است.
بنابراین نکته مهم ارجاع افراد خویشاوند که تصمیم به ازدواج دارند جهت مشاوره ژنتیک بسیار ضروری به نظر میرسد. امید آن است که در توضیح این مشکلات با توجه به زمینه- های مذهبی افراد و پذیرفتن بهتر مطالب درصورتیکه پشتوانه مذهبی هم داشته باشد بتواند فراوانی ازدواجهای فامیلی را در جامعه کاهش دهد. این در حالی است که حد اقل خانواده- های که بر تصمیم خود باقی میمانند جهت بررسی دقیق و علمی در دوران قبل از حاملگی و حاملگی مراجعه نمایند تا حد اکثر از بوجود آمدن فرزندان معلول در جامعه که بار اقتصادی و روانی بسیاری برای جامعه دارند جلوگیری شود.
ص: 496
شجرهنامه خاندان عصمت و طهارت
ص: 497
شبیهسازی؛ افقها و چالشهای پیش رو
اشاره
علیرضا کنگرانی فراهانی «1»، ندا تمیزکار «2»
چکیده:
شروع شبیهسازی از زمانی بر سر زبانها افتاد که گوسفندی به نام دالی در سال 1997 با استفاده از این تکنولوژی به دنیا آمد.
شبیهسازی در واقع نوعی تکثیر غیر جنسی سلول سوماتیک یا بدنی است که سلول تخمک بدون دخالت اسپرم بارور میشود.
بحث:
جاندار بدستآمده از این راه چون از سلول منفرد بدستآمده دارای تنوع ژنتیکی که ضامن حفظ تنوع نژادی و ارتقای سیستم ایمنی است نبوده و از طرف دیگر برخلاف تولید مثل جنسی که در آن یک زوج نقش دارند در اینجا از یک سلول منفرد استفاده میشود که با آیات 183 سوره اعراف، 3 رعد، 7 شعرا، 49 ذاریات، 22 حجر، 48 روم ممکن است مغایر باشد.
پیری زودرس و درنتیجه مرگ پیش از موعد و غیر طبیعی نیز دیده میشود که با آیه 68 سوره یس منافات دارد.
نتیجهگیری:
شبیهسازی از بدو شروع مخالفان و موافقان زیادی داشته است. از جمله دلایل مخالفان: 1) دخالت در سنت الهی 2) نقص مخلوق خدا 3) آسیب به شخصیت و کرامت انسانی 4) اختلال در قرابت و نسب 5) تزلزل نظام خانواده 6) آثار روحی و روانی و اجتماعی
اما در مقابل، موافقان دلایلی به این شرح دارند 1) فهم عمیقتر سنتهای نهان در هستی طبق آیه 13 سوره جاثیه 2) جایگزینی یک کودک برای پدر و مادری که فرزند ندارند و یا فرزند خود را از دست دادهاند 3) جلوگیری از انقراض نسل حیوانات در معرض خطر 4)
______________________________
(1). دانشجو کارشناسی علوم آزمایشگاهی. Email: sepasonline I ymail. com
(2). دانشجو کارشناسی علوم آزمایشگاهی.
ص: 498
تولید گیاهان پرمحصولتر و حیوانات موثرتر 5) تولید داروها و فرآوردههای درمانی مثل آنتی بادی و غیره 6) تولید اعضای انسانی جهت پیوند.
این مقاله به نقد و بررسی شبیهسازی با دیدگاهی سیستماتیک پرداخته و سعی شده که شواهد و دستاوردهای علمی به همراه آیات قرآن ذکر و منطبق گردد.
واژههای کلیدی:
شبیهسازی- قرآن
مقدمه: حدود 5 هزار سال قبل از میلاد مسیح انسانهای اولیه متوجه شدند اگر دانهای را که توسط گیاهان غنیتر و مقویتر تولید میشوند، بکارند میتوانند پس از مدتی عین همان غله را غنیتر و مقویتر برداشت کنند. این کار اولین قدم در دستکاری زندگی یک موجود زنده برای برآوردن نیازهای انسانی بود. موضوعی که هدف اصلی و نهایی شبیهسازی است.
پس از گذشت حدود 7 هزار سال و پیشرفت روزافزون علم، دانشمندان به فکر همانندسازی مهرهداران افتادند. سال 1952 دو دانشمند به نامهای رابرت برکینز و توماس کینگ موفق به شبیهسازی بچه قورباغه شدند. این بچه قورباغههای کوچک به عنوان نخستین حیوانات شبیهسازیشده در تاریخ مشهورند. پس از آن تحقیقات در این زمینه سرعت بیشتری گرفت.
سال 1997 و پس از گذشت چیزی حدود 44 سال، تلاشهای وسیع دانشمندان برای تولید اولین پستاندار شبیهسازیشده به نتیجه رسید و گوسفندی به نام دالی در جولای آن سال به دنیا آمد. این کار را دکتر جان ویلموت و همکارانش در موسسه روزالین اسکاتلند با استفاده از هسته یک سلول از سلولهای پستانی یک میش بالغ و جایگزین کردن آن با هسته یک سلول تخمک انجام دادند در همین زمان و با بروز نگرانیهایی در جامعه از امکان شبیه سازی و خطرات ناشی از آن، بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا دستورالعمل ممنوعیت استفاده از بودجههای دولتی برای انجام تحقیقاتی شبیهسازی انسانی را صادر کرد.
انگلستان اولین کشوری بود که عمل شبیهسازی را بهطور موثری قانونمند نمود. البته طی
ص: 499
این مدت تولید سایر حیوانات شبیهسازیشده در کشورهای مختلف ادامه یافت و حیواناتی نظیر اسب، گاو، موش، سگ و گربه همانندسازی شدند. سال 2003 اولین پستاندار به دنیا آمده با استفاده از این تکنولوژی در 6 سالگی بر اثر ابتلا به یک بیماری ریوی فوت کرد ولی تکنولوژی شبیهسازی همچنان راه خود را ادامه میدهد.
تعریف شبیهسازی: شبیهسازی نوعی تکثیر غیر جنسی سلول غیر تولید مثلی یا بدنی (سوماتیک) است که سلول تخمک بدون دخالت اسپرم بارور میشود. هر سلول سوماتیک دارای دو جفت کامل از کروموزوم، درحالیکه سلولهای تولید مثلی هرکدام فقط یک جفت دارند.
پس از آمیزش و لقاح، اسپرم و تخمک باهم یکی میشوند و سلول تخم را بوجود میآورند. سلول تخم دارای دو جفت کامل از کروموزومهاست که یک جفت را از پدر (اسپرم) و یک جفت را از مادر (تخمک) گرفته است.
در تکنیک شبیهسازی هسته سلول تخمک بیرون آورده شده و هسته سلول بدنی که دارای دو جفت کروموزم میباشد مثلا پوست جایگزین میشود. هسته هر سلول حاوی تمام مواد ژنتیکی و اطلاعاتی میباشد که در حقیقت مغز یک سلول را تشکیل میدهد. تفاوت در مواد ژنتیکی است که موجب میشود هرکدام از جانداران منحصر به فرد بوده و با سایرین تفاوت داشته باشند. در مرحله بعد به کمک مواد شیمیایی و جریانات الکتریکی سلول تخمک دارای هسته سوماتیک را تحریک به تقسیم و رشد میکند. پس از این مراحل سلولی که قسمتی از تقسییم و رشد خود را طی کرده و به مرحله مناسب رسیده به رحم میزبان منتقل میشود تا در آنجا تکامل خود تا هنگام تولد ادامه دهد. البته باید دانست این انتقال در بیشتر موارد با شکست مواجه میشود به این تکنیک اصطلاحا انتقال هسته سلول سوماتیک(Somatic Cell Nuclear Transfer) SCNT میگویند.
بحث: در باروری معمولی جاندار متولدشده دارای دو جفت کروموزوم از پدر و مادر میباشد اما جاندار بدست آمده از این راه چون هر دو جفت کروموزومهایش از یک سلول
ص: 500
مجموعه مقالات قرآن و طب ج4 510
سوماتیک منفرد است و این برخلاف تولید مثل جنسی که در آن یک زوج نقش دارند با اصل زوجیت با توجه به آیه 49 سوره ذاریات که میفرماید، و از هر چیزی دو زوج آفریدیم امید است که عبرت گیرید، و آیات 3 رعد، 189 اعراف، 22 حجر، 48 روم ممکن است مغایر باشد.
در این تکنیک با توجه به استفاده از یک سلول منفرد تنوع ژنتیکی که ضامن حفظ تنوع نژادی و ارتفای سیستم ایمنی است رعایت نشده و این مغایر با سیر تکامل بشر است و بیماریها و مشکلات فراوانی را ایجاد خواهد کرد.
اشکال وارده دیگر به این نوع تولید مثل، پیری زودرس در اثر استفاده از هسته سلولبدنی که مدتی از عمر خود را طی کرده میباشد، و درنتیجه مرگ پیش از موعد و غالبا به صورت غیر طبیعی است و این با آیه 68 سوره یس که میفرماید، هرکس را طول عمر دهیم در آفرینش واژگونهاش میکنیم آیا اندیشه نمیکنید، و برداشت ما از معنای این آیه که پیری مستلزم سپری شدن طول عمر و ناتوانی بدن و سپس مرگ است ممکن است منافات داشته باشد.
با توجه به آزمایشاتی که در سطح جهان صورت گرفته شده حیواناتی که با این روش به وجود آمدهاند دارای عملکرد ژنی غیر عادی بصورت تغییر در میزان فعالیت هستند و دانشمندان تاکنون پاسخ مشخصی به این نوع اختلالات ژنتیکی ندادند.
از مزایای استفاده از این تکنیک میتوان به جلوگیری از انقراض حیوانات در معرض خطر و یا تولید گونههای حیوانی یا گیاهی خاص و حیوانات موثرتر و گیاهان پرمحصولتر اشاره کرد و یا به تولید دارو و فرآوردههای درمانی مورد نیاز بشر از جمله آنتی بادیها و غیره پرداخت.
همچنین به کمک این تکنولوژی میتوان برخی گونههای حیوانی را از نظر ژنتیکی به صورتی تغییر داد تا بتواند مدلی برای تحقیق درباره بیماریهای انسانی باشد.
با شبیهسازی بافتها و سلولهای انسانی و جایگزینی آنها با سلولها و بافتهای خراب شده یا از بین رفته میتوان به بهبود بیماریهای صعب العلاج کمک کرد و اعضای انسانی
ص: 501
جهت پیوند تولید کرد و این مسئله با توجه به آیه 13 سوره جاثیه که میفرماید، و آنچه در آسمانها و زمین است مسخر شما کرد که همه از اوست، میتواند منطبق باشد.
نتیجهگیری: شبیهسازی از بدو شروع مخالفان و موافقان زیادی را در جهان بهمراه داشت از جمله دلایل مخالفت با شبیهسازی 1) دخالت در سنت الهی 2) نقص مخلوق خدا 3) آسیب به شخصیت و کرامت انسانی 4) اختلال در قرابت و نسب 5) تزلزل نظام خانواده 6) آثار روحی و روانی و اجتماعی آن اشاره کرد. اما در مقابل موافقان دلایلی مانند 1) فهم عمیقتر سنتهای نهان در هستی طبق آیه 13 سوره جاثیه 2) جایگزینی یک کودک برای پدر و مادری که فرزند ندارند و یا فرزند خود را از دست دادهاند را مطرح میکنند.
همگام با این موافقتها و مخالفتها فقها و دانشمندان کشورمان و جهان تشیع به اظهار نظر پرداخته و در اکثر موارد جنبههای درمانی و حیوانی شبیهسازی را جایز شمردهاند این مقاله به نقد و بررسی شبیهسازی با دیدگاهی سیستماتیک پرداخته و سعی شده که شواهد و دستاوردهای علمی بهمراه آیات قرآن کریم ذکر و منطبق گردد.
با سپاس از راهنماییهای بیدریغ:
جناب آقای دکتر نکوئیان متخصص ژنتیک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران
جناب آقای دکتر نیکبخت عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
جناب آقای دکتر نوروزی عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران
سرکار خانم اکبری مفسر قرآن که ما را در تهیه و تنظیم این مقاله یاری نمودند.
ص: 502
منابع:
1.- قرآن کریم
ص: 503
شراب در قرآن، سنت و تازههای علم پزشکی
اشاره
دکتر اکرم جوکار «1»، دکتر محمد رضا حسنی قوام
مقدمه:
تامین سلامت انسان و حفظ و ارتقائ آن لازمه حفظ حیات و شکوفائی عمر و بهرهگیری شایسته از زندگانی است در بیان حکمت آفرینش مقصود از نظام آفرینش خلقت انسان است هدف از خلقت انسان تربیت انسان کمال جو و شایسته بندگی خدا است حال حفظ حیات این انسان نیز بسیار مهم و ارزشمند است
مکتب غنی اسلام برای سلامت جسم و عقل حقایق بیشماری را در قالب احکام فقهی (حرام- حلال- مباح- مستحب- مکروه) بیان نموده است خداوند فلسفه حلال بودن را تابع پاکی و خیر و منفعت و حرام بودن را در گرو ناپاکی و زیان و ضرر قرار داده است بدین معنی که هرچه پاک و تمیز و مفید است حلال و هرچه زیانبخش و مضر و ناپاک باشد حرام است. امر حلال و حرام دلیل و فلسفهای است معقول که منفعت و مصلحت بشر در آن است. حرام امر نهی حتم است که انجام آن مورد عتاب و عذاب است.
اکنون با گذشت قرون متمادی با انجام تحقیق و پژوهشهای گوناگون گوشهای از حقایق موجود در احکام اسلامی شکوفا شده است هر اندازه که نور علم و دایره کشفیات آن گسترده میگردد واقعیات اسلام در امور حلال و حرام و کلیه قوانینش برای انسان روشن تر میگردد.
روش کار:
در این پژوهش به بررسی تحریم شراب و تاثیر آن در عقل و جسم از منظر قرآن و آموزههای دینی و علم پزشکی میپردازیم
بحث و نتیجه:
انسان برای زیستن دارای غریزه خوردن و نوشیدن است". خداوند حکیم در آیه 168 سوره بقره میفرماید «یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالًا طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» «ای مردم از آنچه در روی زمین از حلالها و پاکیزهها آفریده
______________________________
(1).Email :akjoukar I yahoo .com
ص: 504
است بخورید و از گامهای شیطان پیروی نکنید» و بدین ترتیب آفریدگان و مخلوقات خویش را در استفاده از نعمتهای الهی خود تشویق و ترغیب نموده است. دقت نظر انسان در آنچه میخورد لازم است آنچه میخورد سالم باشد ظاهر و باطن آن آلوده نباشد حق کسی را نخورد بداند چه میخورد و به اندازه کافی بخورد
خداوند در آیه 172 سوره بقره میفرماید «یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالًا طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» در این آیه نیز دستور میفرمایند از غذاهای پاک و پاکیزه و حلال استفاده کنید و شکر آنها را به جا آورید".
و در خصوص حلال یا حرام آن امام صادق (ع) در روایتی میفرمایند «هرآنچه به انسان نیرو بخشد خوردنش حلال است و هرچه در آن زیانی برای بدن انسان وجود داشته باشد خوردن آن حرام است جز در حال ضرورت (بحار- 341/ 66)
در دین اسلام هر نوع آشامیدنی که باعث تغییر عقل شود کم و زیاد آن حرام دانسته شده است
حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند: «کل شراب یتغیر منه العقل کثیره و قلیله حرام» «هر نوع آشامیدنی که باعث تغییر عقل شود کم و زیاد آن حرام است» (مستدرک ج 3 ص 141)
اما از خوردنیها که آشامیدن آن در اسلام ممنوع اعلام شده است شراب است در قرآن کریم چنین میخوانیم «إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ» (مائده/ 91): «شیطان خصومت و دشمنی را به وسیله شراب و قمار در میان شما قرار میدهد و شما را از نماز و یاد خدا باز میدارد»
و باز خداوند میفرماید «شراب و قمار و بتها پلیدند و از اعمال شیطانند از آن اجتناب کنید» همچنین در آیه 219 سوره بقره خداوند میفرماید: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما»" از شما درباره شراب و قمار میپرسند بگویید در این دو گناه و زیان بزرگی وجود دارد و نفعهایی هم دارند اما گناه و زیان آنها بیشتر از نفعشان میباشد" و حضرت رسول اکرم (ص) آن را ریشه جنایات و زشتیها معرفی مینمایند" الخمر
ص: 505
أمّ الخبائث" (مستدرک- ج 3 صفحه 139) گناه شرابخوری از گناهان دیگر بیشتر میدانند زیرا شرابخوار با ارتکاب این گناه به گناهان دیگر نیز آلوده خواهد شد. دین مبین اسلام زیان شراب را در نسلهای الکلیسم موثر میداند و در روایات توصیه میگردد با شارب الخمر ازدواج نکنید و دختران پاک خود را به همسری افراد شرابخوار در نیاورید امام ششم (ع) میفرمایند هرکس دختر خود را به شرابخوار بدهد ارتباط او را با خویش قطع کرده است (اصول کافی ج 5 ص 347)
دین اسلام ترک میگساری و شرابخواری را از اصول مهم میداند و آن را در ردیف سایر احکام الهی مورد تاکید قرار میدهد حضرت علی (ع) در حکمت 252 در فلسفه احکام الهی به سادگی و شیوائی کامل مسائل اخلاقی اجتماعی اعتقادی اسلام را به خوبی بیان میفرمایند:
" خدا ایمان را برای پاکسازی دل از شرک و نماز را برای پاک بودن از کبر و خودپسندی و زکات را عامل فزونی روزی و روزه برای اخلاص بندگان و حج را برای نزدیکی و همبستگی مسلمانان و جهاد را برای عزت اسلام و امر به معروف را برای اصلاح تودههای ناآگاه و نهی از منکر را برای بیخردان از زشتیها صله رحم را برای فراوانی خویشاوندان و قصاص را برای پاسداری از خونها و اجرای حدود برای بزرگداشت محرمات الهی و ترک میگساری را برای سلامت عقل واجب نموده است
الکلها چیستند:
اتانل به فرمولCH 3 CH 2 OH بیرنگ با بو و طعم مخصوص به خود است در قدیم آن را درمان هر دردی میپنداشتند به همین لحاظ آن راWhisky مینامیدند در حال حاضر مشخص شده است اتانل (اتیل الکل) یا الکل طبی چندان اثر درمانی ندارد. و تنها برای یکسری ضایعات جلدی و برای ضد عفونیکردن و همچنین بهعنوان یک حلال مورد استفاده قرار میگیرد. متانل یا الکل چوب در سطح وسیعی در صنعت و آزمایشگاه استفاده میشود و ارزش درمانی ندارد و سمی است. در اغلب کشورها به جز کشورهای اسلامی نوشابههای الکلی رایج هستند. اتانول تنها الکل قابل سوخت در بدن است که در انواع مشروبات وجود دارد و مقدار آن در انواع مختلف متفاوت است. به اسامی شراب
ص: 506 ( Win )
آبجو(Beer) ویسکی(Wiskey) جین(Gin) رام(Rum) ودکا(Vodla) کنیاک رایج است.
اتانل
سمشناسی:
الکل نوشیده شده بدون تغییر از معده و روده کوچک و روده بزرگ جذب میگردد. حد اقل زمان برای دستیابی به حد اکثر غلظت پلاسمائی اتانل حدود 90- 30 دقیقه است ولی پنج دقیقه پس از نوشیدن میتوان الکل را در خون جستجو کرد.
اتانل با غلظت 30- 20 میلیگرم در دسیلیتر سبب نقصان حرکات ظریف و قوای ذهنی میشود و با غلظتmg /dl 100- 150 ایجاد مستی میکند و در غلظتهای بالاتر ازmg /dl 300 خطر مرگ دارد. (جفت به الکل تراواست و ازاینرو میتواند به درون جریان خون جنین راه یابد)
متابولیسم:
کبد محل اصلی متابولیسم الکل است در کبد بوسیله آنزیم الکل دهید روژناز تبدیل به استالدئید میشود که خود به استیل کوآنزیمA مبدل میگردد. و وارد چرخه کربس میشود و در واکنشهای آنابولیک مصرف میشود.
آسیبهای ناشی از الکل:
اشاره
مصرف الکل به ایجاد سه نوع آسیب میانجامد 1- آسیبهای جسمانی 2- آسیبهای روانی 3- آسیبهای اجتماعی
الف آسیبهای جسمانی:
اشاره
از جمله آسیبهای جسمانی الکل میتوان به موارد زیر اشاره کرد
دستگاه عصبی مرکزی:
اثر بر رویCNS بستگی به غلظت آن در خون دارد. اتانل همانند سایر بیهوشکنندههای عمومی باعث سرکوبCNS میشود و به علت برداشتن مهار قشر مغز بر روی اعمال ارادی باعث اثرات تحریکی و تهاجمی میشود الکل ابتدا نواحی فوقانی مغز با اعمال دقیق را سرکوب میکند. (سیستم فعالکننده قشر مغز) و باعث اختلالات مثل تیرگی حافظه و آشفتگی تمرکز حواس عدم آگاهی به زمان مکان و ناراحتی های روانی همرا با اختلال در حس و حرکت و پرحرفی و تهاجمی شدن بروز میکند در
ص: 507
نهایت شخص دچار بیهوشی عمومی میشود ارتباط بین غلظت سرمی اتانول و علائم بالینی بشرح زیر است.
غلظت الکلmg /dl
زیر 150 احساس سرحال بودن در کارهای فیزیکی و مغزی- تشدید رفلکسها- از بین رفتن مهار قشر مغز بر رفتارها پرحرفی و هیجان و تحرک مختصری عدم هماهنگی عضلات وجود دارد
100- 150 تغییرات خلق و رفتار و شخصیت و عدم هماهنگی عضلات و آتاکسی اختلال روانی
200- 150 افزایش زمان عکس العمل و خوابآلودگی به اضافه علائم بالا
300- 200 نیمه اغماء و شروع سرکوب کامل تنفسی
300 به بالا اغماء عمیق و تشنج و مرگ
غلظتهای فوق در معتادان مزمن ارزش ندارد
این افراد در هنگام افزایش یا کاهش الکل در خطر تشنج هستند
دژنراسیون مخچه:
الکل باعث خرابی سلولهای مخچه بخصوص در ناحیه فوقانی کرمینه (ورمیس) و قسمت قدامی مخچه میشود لذا آنان دچار آتاکسی در راه رفتن میشوند تخریب میلین در کورپوس کالوزوم باعث آپراکسی آگنوزی و آفازی میشود.
پلی نوریت الکلی:
پلی نوریت به صورت قرینه و دوطرفه و بیشتر از نوع حسی در پاها است. از نظر پاتولوژی در اعصاب محیطی دژنراسیون والرین(Wallerian) توام با خرابی و از بین رفتن میلین و آکسون است پلی نوریت ناشی از کاهش ویتامینB است
میوپاتی الکلی:
در میوپاتی حاد با ضعف شدید عضلانی و میوگلوبینوری همراه است و در نوع مزمن با ضعف و آتروفی غضلات پروگزیمال است.
سندروم کورساکوف:
یکی از عوارض عصبی اعتیاد به الکل است با ضعف شدید حافظه و افسانهسرائی توام است.
ص: 508
اختلال شدید در حافظه نزدیک رخ میدهد. و بیماران سعی میکنند تا خلاء فکری در حافظه خود را با افسانهسرائی(Confabulation) پر نمایند.
انسفالوپاتی ورنیکه:
با سه علامت فلج عضلات چشمی آتاکسی و اختلالات شعوری مشخص میشود شروع بیماری ناگهانی است ولی گاهی فلج عضلات چشمی و آتاکسی زودتر پیدا میشود.
علائم چشمی شامل نیستاگموس و فلج مخچهای است که تنه و اندام تحتانی درگیر میکند.
اختلالات شعوری به صورت آپاتی- گیجی و کنفوزیون دیده میشود.
تنفس:
مقدار متوسط الکل میتواند تحریککننده یا سرکوبکننده مرکز تنفس باشد.
حجم زیاد الکل بیش از 300 میلیگرم در پلاسما تولید وقفه تنفسی کشنده میکند.
خواب:
مصرف زیاد الکل باعث کم شدن فاصله شروع خواب درREM میگردد و خواب عمیقNONREM را افزایش میدهد. و دوره خواب پس از بیداری را زیاد میکند. خواب در الکلیهای مزمن چند قسمتی و دارای دورههای خواب و بیداری متناوب میشود.
سیستم قلب و عروق:
سرکوب دستگاه قلب و عروق در مسمومیت حاد و شدید ناشی از تغییراتCNS و افت سیستم تنفسی است. مصرف طولانی مدت اتانل اثرات زیانآور و غیر قابل برگشتی بر روی قلب دارد. و یکی از علل شایع کاردیو میوپاتی در غرب بشمار میرود.
اتانل سبب گشادی عروق سطحی میگردد ولی افزایش جریان خون کرونر قابل ملاحظه نیست.
دستگاه گوارش:
ترشح معده و بزاق معمولا" با مصرف اتانل تشدید میشود اتانل باعث تحریک مخاط معده و گاستریتاروزیو میگردد. و باعث ناراحتی در اپیگاستر شده آروغ زدن و علائم تیپیک و غیر تیپیک اولسر و هماتمز ایجاد میشود. تورم مالوریویس یک علت خطرناک هماتمز در افراد الکلی است.
ص: 509
مصرف زیاد الکل یک عامل مهم در ایجاد پانکراتیت است. پانکراتیت مزمن راجعه در افراد الکلی بوجود میآید.
کبد:
الکل شایعترین علت بیماری که در غرب است کبد الکلی پیامد جدی و شایع مصرف الکل است که به سه شکل کبد چرب هپاتیت الکلی و سیروز خود را نشان میدهد. کبد چرب شایعترین یافته در بیوپسی افراد الکلی است در سیرهپاتیت الکلی ممکن است استفالوپاتی آسیت. سندرم هپاتورنال و خونریزی از واریسهای مری رخ میدهد. شواهدی از افزایش احتمال سرطان هپاتوسلولر در اثر مصرف مزمن الکل وجود دارد.
کبد چرب به علت افزایش تولیدNADPH در طی متابولیسم الکلی است وNADPH سبب تشدید ساخت اسیدهای چرب و تشکیل تری گلیریدها میگردد
اثرات تراتوژن:
الکل اثرات سوء بر جنین دارد تولید سندرم نوزادان الکلی میکند علائم اصلی این سندرم درCNS است و شامل اختلال عمل کاهش ضریب هوشی و میکروسفالی است مصرف الکل در حین حاملگی میتواند باعث زایمان زودرس و سقطهای خودبخودی و کاهش وزن نوزاد گردد.
اعتیاد به الکل:
تکرار مصرف الکل باعث ایجاد (تحمل) میشود و غلظت طولانی الکل در بدن باعث ایجاد اعتیاد و وابستگی میشود. و در صورت عدم مصرف مجدد باعث سندرم محرومیت از الکل میشود.
کلیهها:
اتانل همراه با مقادیر زیادی مایعات نوشیده میشود که این حجم اضافه از طریق ادرار باید دفع شود و خود اتانل با کاهش آزاد شدن هورمونADH سبب افزایش دفع آب بدن میشود. این دیورز فقط در مراحل اولیه مصرف الکل اتفاق میافتد و در مشروبخواران قدیمی باقی نمیماند.
خون:
الکل با تاثیر بر متابولیسم و حمل فولات تولید کمخونی سیدروپلاستیک و مگالوپلاستیک میکند که برگشتپذیر است. مهار مغز استخوان و جلوگیری از تجمع گلوبولهای سفید در محل التهاب از علل آسیبپذیری افراد الکلی در برابر عفونت است.
ص: 510
اعتیاد و محرومیت از الکل: تکرار مصرف الکل یک حالت (تحمل) ایجاد میکند ولی نسبت به اثر کشندهی الکل تحمل ایجاد نمیشود. و سطح پلاسمائی بالاmg /dl 550 همواره کشنده است.
. تهوع- لرزش بدن- اختلال خلق- انواع هالوسیناسیون و جنون الکلی و هذیان الکلی (دلیریوم ترمنز)- تشنج از علائم شایع این سندرم است.
نتیجه:
آموزشهای اسلامی با ارائه آگاهی و بینش نسبت به خطرات استفاده از شراب آن را برای سلامت عقل و جسم مضر دانسته است و آن را حرام اعلام نموده است و جامعه امروزی نیز با آگاهی از عوارض و پیش آگهی به آن میکوشد با رویکردهای اجتماعی و علمی و روانشناختی از مصرف الکل در جامعه بکاهد.
پس باید بدانیم اگر چه ممکن است فلسفه تحریم چیزی در اسلام در دورهای از زمان بر ما مشخص نباشد اما آنچه وظیفه هر مسلمانی است این است که در برابر امر و نهی الهی سر تسلیم فرود آورد و با دل و جان از دستورات او اطاعت کند.
منابع:
1. قرآن کریم آیات 90 و 91 سوره مائده و آیات 168 و 172 و 219 سوره بقره
2. نهج البلاغه ترجمه: حجت الاسلام محمد دشتی حکمت 252 فلسفه احکام اللهی
3. حلال و حرام در اسلام تالیف: یوسف قرضاوی مترجم حسنزاده
4. تشخیص و درمان مسمومیتها نویسنده: دکتر عبد الکریم پژومند «دکتر انوشه شریعت تریقائی»
5. اسلام پزشک بیدارو نویسنده احمد امین شیرازی
6. الکل دخانیات و مواد مخدر نویسنده:jkrash مترجم: محمد تقی علومی یزدی
7.
Gilder Michael G, etal pcychiatry: oxford cor text 2 ndedition
8.
Braunward Eugene, etal, Harrisons principles of internal Medicince 51 edition